تئودور شان، پدر بافت‌شناسي مدرن

 
تئودور شان، فيزيولوژيست آلماني است كه در تاريخ علمي اين كشور اعتبار و احترام خاصي دارد. او در هفتم دسامبر سال 1810 در رنيش پوروساي آلمان ديده به جهان گشود. پدرش از استعدادهاي استثنايي مكانيك زمان خود بود. او در ابتدا يك طلاسازي بزرگ و در ادامه چاپخانه‌اي مجهز راه‌اندازي كرد تا پس از مرگش تئودور جوان ميراث‌دار گنجينه ارزشمند او باشد.

هوش و استعداد ذاتي پدر در پسر نيز ديده مي‌شد، به طوري كه او نيز بتدريج علاقه دروني خود به ساختار مكانيكي دستگاه‌هاي مختلف را نشان ‌داد. پس از چندي، راهي كالجJesuits شد تا با مباني اوليه پزشكي آشنا شود. پس از چند سال تحقيق و تجربه‌اندوزي، در سال 1834 و در حالي كه در برلين زندگي مي‌كرد، در رشته پزشكي فارغ‌التحصيل شد. در آن زمان دانشمندي به نام مولر كه سابقه دوستي چندين ساله‌اي نيز با او داشت، او را ترغيب كرد تا به مشاغل علمي روي آورد و براي نخستين گام از او خواست تا در موزه آناتومي برلين به او كمك كند. در ادامه، تئودور 9 سال به عنوان رئيس مركز آناتومي دانشگاه لويان به فعاليت‌هاي علمي و تحقيقاتي خود ادامه داد. پس از آن، در سال 1847، در حالي كه استاد برجسته دانشگاه شده بود، راهي شهر شيره آلمان شد و تا پايان عمر در آن شهر ماند. او شخصيتي دوست‌داشتني و بسيار محترم داشت. ارتباط نزديك علمي با مولر موجب شد تا تئودور علاقه زيادي به بافت‌هاي ماهيچه‌اي و عصبي پيدا كند. او در زمينه بافت‌هاي ماهيچه‌اي اكتشافات زيادي از خود برجاي گذاشت، با اين حال شخصيت بلندمرتبه‌اش اين اجازه را به او نمي‌داد تا همه آنها را به نام خود ثبت كند و همواره اصرار داشت كه گذشتگان نيز در اين ابداعات شريك بوده‌اند. نظريات و كشفيات دانشمندي همچون لوئيس پاستور، الهام‌بخش بسياري از يافته‌ها و مطالعات تئودور شان بوده است و از اين رو همواره براي او احترام خاصي قائل بود. در تاريخ پزشكي نوين از تئودور شان به عنوان يكي از پايه‌گذاران اصلي و بي‌همتاي تئوري سلولي ياد مي‌شود. او توانست تحقيقات جالب توجهي در زمينه اساس سلولي انجام و دانش بافت‌هاي ماهيچه‌اي و عصبي را توسعه دهد. امروزه از تئودور شان به عنوان پدر بافت‌شناسي مدرن ياد مي‌شود. مبناي بسياري از علومي كه در دانشگاه‌هاي مختلف جهان درخصوص مهندسي بافت و بافت‌هاي ماهيچه‌اي و عصبي تدريس مي‌شود، يافته‌هاي تئودور شان است كه هم‌اكنون نيز در بسياري از محافل علمي و تحقيقاتي جهان از آنها ياد مي‌شود.

جام جم

غیاث‌الدین جمشیدکاشانی

جمشید بن مسعود بن محمود طبیب کاشانی ملقب به غیاث‌الدین که در غرب به الکاشی(al-kashi) مشهور است. ریاضی‌دانی برجسته و ستاره‌شناس و محاسبی ماهر و زبردست بود. آلات رصدی دقیقی اختراع کرد و از حدود ۸۰۸ (۱۴۰۶) تا پایان عمرش ۸۳۲ (۱۴۲۹) فعالیت علمی داشته است. در دوران فعالیت علمی‌اش به تالیف کتاب‌های متعددی در زمینه ریاضیات و نجوم پرداخته است مهم‌ترین این آثار عبارت‌اند از: زیج خاقانی، مفتاح الحساب، رسالهٔ محیطیه و رسالهٔ وتر و جیب. مطالب تکمیلی را در این دو سایت پیگیری کنید :

 زندگی‌نامه

هر چند فیزیکدان بود، ولی علاقهٔ اصلی‌اش متوجه ریاضیات و اخترشناسی بود؛ پس از دورهٔ طولانی بی‌نوایی و سرگردانی، سرانجام در سایهٔ حمایت سلطان الغ‌بیگ، که خود دانشمند بزرگی بود، موقعیت شغلی مطمئنی در سمرقند به‌دست آورد.

زندگی وی در قالب سریالی به نام «نردبام آسمان» از شبکه ۱ سیما در ایام ماه رمضان ۱۳۸۸ پخش شده است. این سریال به کارگردانی محمدحسین لطیفی می باشد و بازیگرانی همچون برزو ارجمند، رحیم نوروزی، وحید جلیلوند و داریوش کاردان در آن نقش آفرینی کرده اند.

 مهم‌ترین دست‌آوردها

ابداع و ترویج کسرهای اعشاری به قیاس با کسرهای شصتگانی که در ستاره‌شناسی متداول بود. محاسبهٔ عدد پی تا شانزده رقم اعشار به نحوی که تا صد و پنجاه سال بعد کسی نتوانست آن را گسترش دهد: ۲π=۶.۲۸۳۱۸۵۳۰۷۱۷۹۵۸۶۵

محاسبه سینوس (جیب) زاویهٔ یک درجه با روش ابتکاری حل یک معادلهٔ درجه سوم: sin۱=.۰۱۷۴۵۲۴۰۶۴۳۷۲۸۳۵۱۰۳۷۱۲ هفده رقم اعشاری عدد به دست آمده با مقداری که امروزه محاسبه می‌شود هم خوانی دارد. در واقع کاشانی مقدار سینوس یک درجه را تا ده رقم صحیح شصتگانی حساب کرد.

اختراع ابزار اخترشناسی دقیق از جمله وسیله‌ای به نام «طبق المناطق» برای محاسب طول ستارگان که کتاب نزهت‌الحدائق در شرح آن است.

 غیاث الدین

غیاث‌الدین جمشید کاشانی (۷۹۰-۸۳۲ قمری/۱۳۸۸-۱۴۲۹ میلادی) زبردست‌ترین حساب‌دان و آخرین ریاضی‌دان برجسته‌ی دو ه‌ی اسلامی و از بزرگ‌ترین مفاخر تاریخ ایران به شمار می‌آید. وی به تکمیل وتصحیح روش‌های قدیمی انجام چهار عمل اصلی حساب پرداخت و روش‌های جدید و ساده‌تری برای آن‌ها اختراع کرد. در واقع، کاشانی را باید مخترع روش‌های کنونی انجام چهار عمل اصلی حساب (به‌ ویژه ضرب و تقسیم) دانست. کتاب ارزشمند وی با نام مفتاح الحساب کتابی درسی، درباره‌ی ریاضیات مقدماتی است و آن را از حیث فراوانی و تنوع مواد و مطالب و روانی بیان سرآمد همه‌ی آثار ریاضی سده‌های میانه می‌دانند.

 زندگی‌نامه

جمشید ملقب به غیاث‌الدین، فرزند پزشکی کاشانی به نام مسعود حدود سال ۷۹۰ قمری (۱۳۸۸ میلادی)، در کاشان چشم به جهان گشود. او در همه‌ی آثارش خود را چنین معرفی کرده است: «کمترین بندگان خداوند (یا نیازمندترین بندگان خدا به رحمت او)، جمشید، پسر مسعود طبیب کاشانی، پسر محمود پسر محمد ». بیش‌تر آنچه که از زندگی وی می‌دانیم از بررسی آثار علمی ارزنده‌اش و نیز دو نامه که خطاب به پدر خود و مردم کاشان نوشته به دست آمده است.

دوران کودکی و جوانی وی درست هم‌زمان با اوج یورش‌های وحشیانه‌ی تیمور به ایران بود. با وجود این، جمشید در همین شرایط نیز هرگز از آموختن علوم مختلف غافل نشد. پدرش مسعود، چنان‌که گفتیم، پزشک بود اما شاید از علوم دیگر نیز بهره‌ی بسیار داشت. به طور مثال، از یکی از نامه‌های کاشانی به پدرش معلوم می‌شود که پدر قصد داشته تا شرحی بر معیار الاشعار نصیرالدین طوسی بنویسد و برای پسر، یعنی جمشید بفرستد.

نخستین فعالیت علمی کاشانی که از تاریخ دقیق آن آگاهیم، رصد خسوف در ۱۲ ذیحجه‌ی ۸۰۸ قمری، برابر با دوم ژوئن ۱۴۰۶ میلادی در کاشان است. غیاث‌الدین نخستین اثر علمی خود را در همین شهر و در ۲۱ رمضان ۸۰۹ قمری مطابق با اول مارس ۱۴۰۷ میلادی، یعنی ۲ سال پس از مرگ تیمور و فرو نشستن فتنه‌ی او، نوشت. چهار سال بعد در ۸۱۳ قمری هنوز در کاشان بود و رساله‌ی مختصری به فارسی درباره‌ی علم هیأت(کیهان‌شناسی) نوشت. در ۸۱۶ قمری کتاب نجومی مهم خود یعنی زیج خاقانی را به فارسی نوشت و به اُلُغْ بیگ، فرزند شاهرخ و نوه‌ی تیمور، که در سمرقند به سر می‌برد، هدیه کرد. کاشانی امید داشت که با حمایت الغ بیگ بتواند با آسودگی بیشتر پژوهش‌های علمی خود را ادامه دهد.

کاشانی دست کم تا مدتی پس از پدیدآوردن کتاب ارزشمند تلخیص المفتاح ، یعنی ۷ شعبان ۸۲۴ قمری مطابق با ۷ اوت ۱۴۲۱ میلادی، هنوز در کاشان به سر می‌برد. این نکته خود مایه‌ی شگفتی بسیار است که چرا مردی دانشور چون الغ بیگ پس از مطالعه‌ی زیج خاقانی به نبوغ کمنظیر پدیدآورنده ، یعنی کاشانی، پی نبرد! کاشانی در یکی از دو نامه‌ی خود از یک سو به طور تلویحی از این‌که بسیار دیر مورد توجه دولت‌مردان قرار گرفته گلایه می‌کند و از سوی دیگر از این‌که پس از این مدت دراز به شهری چون سمرقند دعوت شده است، سر از پا نمی‌شناسد.

کاشانی به احتمال قوی در ۸۲۴ قمری به همراه معین‌الدین کاشانی(همکار غیاث‌الدین در کاشان و سمرقند) از کاشان به سمرقند رفت و چنان که خود در نامه‌هایش کم و بیش اشاره کرده، در پی‌ریزی رصدخانه‌ی سمرقند نقش اصلی را ایفا نمود. از همان آغازِ کار، وی را به ریاست آن‌جا برگزیدند و تا پایان عمر به نسبت کوتاه خود در همین مقام بود. وی سرانجام صبح روز چهارشنبه ۱۹ رمضان ۸۳۲ قمری برابر با ۲۲ ژوئن ۱۴۲۹ میلادی بیرون شهر سمرقند و در محل رصدخانه درگذشت.

امین احمد رازی در کتاب تذکر ه هفت اقلیم می‌گوید که چون کاشانی چنان که باید و شاید آداب حضور در دربار را رعایت نمی‌کرد ، الغ بیگ فرمان به قتل او داد. از نامه‌های کاشانی به پدرش چنین برمی‌آید که پدر به دلایلی از سرنوشت فرزند خود در دربار الغ بیگ نگران بود و در نامه یا نامه‌هایی، پسر را از خطرات معمول در دربار پادشاهان برحذر داشته و کاشانی نیز در پاسخ برای کاستن از نگرانی‌های پدر، نمونه‌های متعددی از توجه خاص الغ بیگ به خود را برای پدر شاهد آورده است.

 نوآوری‌های کاشانی

۱. اختراع کسرهای دهگانی(اعشاری). گرچه کاشانی نخستین به کار برنده‌ی این کسرها نیست، اما بی‌تردید رواج این کسرها را به او مدیونیم. ۲. دسته‌بندی معادلات درجه‌ی اول تا چهارم و حل عددی معادلات درجه‌ی چهارم و بالاتر ۳. محاسبه‌ی عدد p . کاشانی در الرسالة المُحیطیة (ص ۲۸ )، عدد p را با دقتی که تا ۱۵۰ سال پس از وی بی‌نظیر ماند محاسبه کرده است. ۴. تکمیل و تصحیح روش‌های قدیمی انجام چهار عمل اصلی و اختراع روش‌های جدیدی برای آن‌ها . در واقع، کاشانی را باید مخترع روش‌های کنونی انجام چهار عمل اصلی حساب ( به‌ ویژه ضرب و تقسیم) دانست. ۵. اختراع روش کنونی پیدا کردن ریشه‌ی n اُم عدد دلخواه. روش کاشانی در اصل همان روشی است که صدها سال بعد توسط پائولو روفینی (ریاضی‌دان ایتالیایی، ۱۷۶۵-۱۸۲۲میلادی )، و ویلیام جُرج هارنر (ریاضی‌دان انگلیسی، ۱۷۸۶-۱۸۳۷میلادی )، باردیگر اختراع شد. ۶. اختراع روش کنونی پیدا کردن جذر (ریشه‌ی دوم) که در اصل ساده شده‌ی روش پیدا کردن ریشه‌ی n اُم است. ۷. ساخت یک ابزار رصدی. کاشانی ابزارِ رصدی جالبی اختراع کرد و آن را طَبَقُ المَناطِقْ نامید. رساله‌ای نیز به نام نُزْهَةُ الحَدائِق درباره‌ی چگونگی کار با آن نوشت. ۸. تصحیح زیج ایلخانی. کاشانی زیج خاقانی را نیز در تصحیح اشکالات زیج ایلخانی نوشت. ۹. نگارش مهم‌ترین کتاب درباره‌ی حساب. کتاب مفتاح الحساب کاشانی مهم‌ترین و مفصل‌ترین اثر درباره‌ی ریاضیات عملی و حساب در دوره‌ی اسلامی است. ۱۰. محاسبه‌ی جِیب یک درجه. کاشانی در رساله‌ی وَتَر و جِیب مقداری برای جِیبِ یک درجه (۶۰ sin ۱˚) به دست آورده که اگر آن را بر ۶۰ تقسیم کنیم ، حاصل آن تا ۱۷ رقم اعشاری با مقدار واقعی سینوس یک درجه موافق است.

 آثار کاشانی

۱. سُلّمُ السَماء (نردبان آسمان) یا رساله‌ی کمالیه به عربی. کاشانی این رساله را در ۲۱ رمضان ۸۰۹ قمری (اول مارس ۱۴۰۷ میلادی) در کاشان به پایان رسانده است. کاشانی در این رساله از قطر زمین، و نیز قطر خورشید، ماه، سیارات، و ستارگان و فاصله‌ی آنها از زمین سخن گفته است. ۲. مختصر در علم هیأت به فارسی. کاشانی این رساله را در ۸۱۳ قمری برابر با ۱۴۱۰ میلادی، یا اندکی پیش از آن نوشت. وی در این رساله درباره‌ی مدراهای ماه، خورشید، ستارگان، و سیاره‌ها و چگونگی حرکت آن‌ها سخن گفته است. ۳. زیج خاقانی به فارسی: این کتاب یکی از آثار مهم نجومی کاشانی به شمار می‌رود. کاشانی این زیج را در ۸۱۶ قمری ( ۱۴۱۳ میلادی) کامل کرد. هدف کاشانی از نگارش این زیج، تصحیح اشتباهاتی است که در زیج ایلخانی روی داده است. کاشانی در مقدمه‌ی زیج خود با به رغم انتقاد از مطالب زیج ایلخانی، از نویسنده‌ی آن، خواجه نصیرالدین طوسی، با تجلیل و احترام بسیار یاد کرده است. ۴.شرح آلات رَ صَد به فارسی : کاشانی این رساله را در ذیقعده‌ی ۸۱۸ قمری(ژانویه‌ی ۱۴۱۶ میلادی) برای شخصی به نام سلطان اسکندر نوشته است. برخی این اسکندر را «اسکندر بن قرایوسف قراقویونلو» دانسته‌اند. اما برخی دیگر، معتقدند که این اسکندر، پسر عموی الغ بیگ است که بر فارس و اصفهان حکومت می‌کرده است. ۵. نُزْهَةُ الحَدائِق به عربی: کاشانی این رساله را در دهم ذیحجه‌ی ۸۱۸ قمری مطابق ۱۰ فوریه‌ی ۱۴۱۶ میلادی (حدود یک ماه پس از نگارش رساله‌ی شرح آلات رصد) نوشته و در آن دستگاهی به نام طبق المناطق را که اختراع خود وی بوده، شرح داده است. با این دستگاه می‌توان محل ماه و خورشید و پنج سیاره‌ی شناخته شده تا آن زمان و نیز فاصله‌ی هر یک از آن‌ها را تا زمین، و برخی پارامترهای سیاره‌ای دیگر را به دست آورد. ۶. ذِیلِ نزهة الحدائق. کاشانی در نیمه‌ی شعبان ۸۲۹ قمری (۲۲ ژوئن ۱۴۲۶ میلادی) و هنگامی که در سمرقند اقامت داشته، ده «اِلْحاق» (پیوست) را به نزهة الحدائق افزوده است. ۷. تَلْخیصُ المِفْتاح به عربی. این رساله، چنان که از نامش پیداست گزیده‌ی مفتاح الحساب کاشانی است. کاشانی کار تلخیص را در ۷ شعبان ۸۲۴ قمری (۷ اوت ۱۴۲۱ میلادی) به پایان رسانده است. وی در مقدمه‌ی این رساله چنین آورده است: « اما بعد، نیازمندترین بندگان خداوند به بخشایش وی، جمشید ملقب به غیاث، پسر مسعود پزشک کاشانی، پسر محمود، که خداوند روزگارش را نیکو گرداند، گوید که چون از نگارش کتابم موسوم به مفتاح الحساب فارغ شدم، آن دسته از مطالب این کتاب را که دانستن آن‌ها برای نوآموزان واجب است در این مختصر گرد آوردم و آن را تلخیص المفتاح نامیدم.» ۸. الرِسالةُ المُحیطیة به عربی. کاشانی این رساله را که یکی از مهم‌ترین آثار اوست در اواسط شعبان ۸۲۷ قمری (ژوئیه‌ی ۱۴۲۴ میلادی) به پایان رسانده است. وی در این رساله نسبت محیط دایره به قطر آن، یعنی عدد پی ‌را به دست آورده است. ۹. وَتَر و جِیب. کاشانی این رساله‌ی را درباره‌ی چگونگی محاسبه‌ی جِیب یک درجه ( ) نوشته است. متأسفانه متن اصلی این رساله باقی نمانده اما از شرح‌هایی که بر آن نوشته‌اند می‌توان به مطالب آن پی برد. ۱۰. زیج تَسْهیلات. کاشانی این اثر را پیش از ۸۳۰ قمری تألیف کرده است زیرا در مقدمه‌ی مفتاح الحساب از این کتاب نام برده(ص ۳۶ ) ولی تا کنون وجود نسخه‌ای قطعی از آن گزارش نشده است.

مفتاح الحساب

کاشانی کار نگارش مفتاح الحساب را، که بی‌تردید مهم‌ترین، مفصل‌ترین و برجسته‌ترین کتابِ ریاضیات عملی در دورة اسلامی بشمار می‌آید، در ۳ جمادی الاولی سال ۸۳۰ قمری برابر با ۲ مارس ۱۴۲۷ ‌ میلادی به پایان رسانده و آن را به الغ بیگ هدیه کرده است. اما پیش‌نویس این کتاب را دست کم از ۶ سال پیش، یعنی ۸۲۴ قمری فراهم آورده و در این مدت، مشغول تکمیل و اصلاح آن بوده است. زیرا او در مقدمه‌ی تلخیص المفتاح که در همین سال نوشته شده، تأکید کرده که این تلخیص را پس از به پایان رساندن تألیف مفتاح الحساب فراهم آورده است. برای نشان دادن اهمیت مفتاح الحساب کاشانی نزد شرق شناسان، بویژه محققان اروپایی، در این‌جا به چاپ‌های مختلف متن عربی و ترجمه‌های این اثر اشاره می‌کنیم: ۱. در ۱۸۶۴ میلادی فرانتس ووپکه، محقق آلمانی الاصل ساکن فرانسه، بخشی از این کتاب را به فرانسه ترجمه کرد. ۲. در ۱۹۴۴ میلادی، پاول لوکی بخش قابل توجهی از مفتاح الحساب را به آلمانی ترجمه و شرح کرد. این ترجمه نیز، همچون ترجمه‌ی رسالة محیطیه ، پس از مرگ لوکی و در سال ۱۹۵۱ میلادی منتشر شد. وی همچنین مقاله‌ی مهمی درباره‌ی روش کاشانی در پیدا کردن ریشه‌ی n ‌اُم اعداد نوشت. ۳. در ۱۹۵۱ میلادی نائله رجایی در پایان‌نامه‌ی دوره‌ی دکترای خود در دانشگاه آمریکایی بیروت، با استفاده از مطالب مفتاح الحساب و رسالة محیطیه به بحث درباره‌ی اختراع کسرهای اعشاری توسط کاشانی پرداخت. ۴. در همان سال و در همان دانشگاه، عبدالقادر الداخل نیز در پایان‌نامه‌ی دکترای خود روش کاشانی درباره‌ی پیدا کردن ریشه‌ی n ‌اُم در دستگاه شمار شصتگانی ا بررسی کرد. ۵. در ۱۹۵۶ میلادی نیز برویس رُزنفلد، آدُلف یوشکویچ، و سِگال، تصویر یک نسخه‌ی خطی این اثر و نیز تصویر یک نسخه‌ی خطی رساله‌ی محیطیه‌ی را همراه با ترجمه‌ی روسی آن در مسکو به چاپ رساندند. ۶. در ۱۹۶۷ میلادی احمد سعید الدمرداش و محمد حمدی الحفنی الشیخ، متن عربی این کتاب را در قاهره به چاپ رساندند. غلط‌های این چاپ حتی از غلط‌های نسخه‌ی خطی چاپ مسکو بیشتر است. ۷. در ۱۹۷۷ میلادی نادر النابلسی یک بار دیگر تمامی این کتاب را با حواشی به نسبت سودمند و با دقتی بیشتر از دو مصحح قبلی در دمشق به چاپ رساند. گفتنی است که در هیچ یک از ترجمه‌ها یا چاپ‌های یاد شده از نسخه‌ی خطی کتابخانه‌ی ملی ملک، که کهن‌ترین و بهترین نسخه‌ی موجود مفتاح الحساب به بشمار می‌آید استفاده نشده است.

 نظرات دانشمندان معاصر

پاول لوکی، پژوهشگر برجسته‌ی آلمانی که بیش از هر مورخ دیگری در راه شناساندن اهمیت آثار ریاضی این دانشمند بزرگ به جهان علم کوشش کرده، درباره‌ی آثار کاشانی چنین آورده است: « پس از پژوهش درباره‌ی برخی آثار کاشانی، که خوشبختانه بیشتر آن‌ها در کتابخانه‌های شرق و غرب موجود است، او را ریاضی‌دانی هوشمند، مخترع، نَقّاد و صاحب افکار عمیق یافتم. کاشانی از آثار ریاضی‌دانان پیش از خود آگاه و بویژه در فن محاسبه و به کار بستن روش‌های تقریبی بسیار آگاه و چیره‌دست بوده است. اگر رساله‌ی محیطیه او به دست ریاضی‌دانان غربی معاصر وی رسیده بود، از آن پس مردم مغرب زمین از بعضی منازعات و تألیفات مبتذل درباره‌ی اندازه‌گیری دایره (=محاسبه‌ی عدد پی) بی‌نیاز می‌شدند. اگر نظریه‌ی واضح و روش علمی وی در مورد شناساندن کسرهای اعشاری انتشار یافته بود، فرانسوا وی‌یتْ ، اِستِوِن، و بورگی ناچار نمی‌شدند که یک قرن و نیم پس از کاشانی نیروی فکری و عملی خود را برای از نو یافتن این کسرها به کار اندازند.»

اِدوارد اِستوارت کنِدی، پژوهشگر برجسته‌ی آمریکایی، که مدتی نیز در ایران می‌زیست و با زبان فارسی آشنایی دارد درباره‌ی کاشانی چنین گفته است: «پیش از هر چیز باید گفت که کاشانی حاسبی زبردست بود و در این فن مهارت خارق العاده داشت. و شاهد این مدعا این است که وی با اعداد شصتگانی خالص به آسانی و روانی حساب می‌کرد. کسرهای اعشاری را اختراع نمود، روش تکراری را در حساب به طور کامل و پیگیر به کار می‌بست. با چیره دستی مراحل محاسبه را طوری تنظیم می‌نمود که بتواند حداکثر مقدار خطا را پیش‌بینی کند و در هر جا صحت اعمال را امتحان می‌کرد.»

آدُلف یوشکویچ، پژوهشگر مشهور روسیه در کتاب تاریخ ریاضیات در سده‌های میانه در باره کتاب ارزشمند کاشانی می‌نویسد: «مفتاح الحساب کتابی درسی، درباره‌ی ریاضیات مقدماتی است که استادانه تألیف شده و مؤلف آنچه را که طبقات مختلف خوانندگان کتاب بدان نیاز داشته‌اند، در نظر گرفته است. این کتاب از حیث فراوانی و تنوع مواد و مطالب و روانی بیان تقریباً در همه‌ی آثار ریاضی سده‌های میانه یگانه است.»

 

نادر شاه افشار (1160-1100 هجري شمسي)

 

او از نوادر سلاطيني است كه تاريخ به خود ديده است.در ابيورد خراسان متولد شد.پدرش پوستين دوز بود.

 

زندگي نادر دو مرحله دارد،يكي قبل از كور كردن پسرش رضا قلي و ديگري پس از كور كردن وي كه اخلاق و رفتارش تغيير كرده و بسيار بدخو گرديد.نادر ابتدا در خدمت يكي از روساي افشار در ابيورد وارد شد و دختر او را به زني گرفت. پس از فوت اين زن،دختر ديگر وي به نام گوهر شاد را عقد نمود و بناي مسجد گوهر شاد ،به نام اين زن از آثار اوست.

نادر علاقه زيادي به خاندان عصمت و طهارت داشت و اولين بار طلا كاري بارگاه و قبه حضرت رضا (ع) به دستور نادر بود.در تمام نامه هايي كه به سلاطين بزرگ مي نوشت و مهر خود را در زير نامه ها مي زد اين عبارت به چشم مي خورد: « كلب آستان علي ندر قلي ». نادر براي اولين بار لفظ الله اكبر را در جمله ها به كار برد (ارتفاعات شمالي خراسان كه مقر فرماندهي اوليه اين شخص بود به نام الله اكبر ناميده مي شوند).

نادر با پيروزي بر افغان ها و ساير مدعيان سلطنت،قدرت زيادي به دست آورد.در ابتدا به عنوان فرمانده سپاه شاه طهماسب سوم در سپاه وي خدمت مي كرد،اما به علت بي لياقتي و كارهاي غير اخلاقي شاه طهماسب ،مردم نادر را در 1148 هجري قمري در دشت مغان به شاهي انتخاب كردند.

از كارهاي برجسته وي لشكر كشي به هندوستان و آوردن ميليون ها تومان جواهر و غنايم به ايران است كه پاره اي از آنها را انگليسي ها به يغما بردند و پاره اي نيز در موزه جواهرات ملي در تهران نگهداري مي شوند.به طوري كه ذكر شده در اواخر سلطنتش به علت تالمات شديد روحي ناشي از كور كردن پسرش بسيار بدخو گرديد تا اين كه در 1160 هجري قمري در قوچان در چادر خود به وسيله صالح خان افشار به قتل رسيد.

 

www.eelmi.blogfa.com

 

 

آلفرد نوبل

 

آلفرد برنارد نوبل،مهندس و شيميدان سوئدي در 1833 در استكهلم و در خانواده اي تهيدست زاده شد.براي ادامه تحصيل به آمريكا رفت و پس از چهار سال از آمريكا بازگشت و به شهر پرزبورگ رفت و در آنجا به تحصيل و كارآموزي در رشته مهندسي پرداخت.

 

نوبل متوجه اهميت خاصيت انفجاري تري نيترو گليسيرين و كاربردهاي وي‍‍‍‍‍‍ژه آن شد و آن را به صورت يك فرآورده بازرگاني براي مصارف عام المنفعه ارائه داد.او ديناميت را به منظور مصارف راه سازي،ايجاد تونل،استخراج معادن و غيره ابداع كرد ولي بعد متوجه شد كه برخي از متخصصان ناآگاه جهت ارضاي اميال غير انساني آن را به بيراهه كشانيده و از آن براي مقاصد تخريبي و كشت و كشتار افراد جامعه استفاده مي كنند.

از اين رو دچار عذاب وجدان شد و از اين كه اختراعش وسيله اي براي كشتار و خانمان براندازي شده،احساس شرمساري كرد.از اين رو به فكر افتاد كه براي پرداختن كفاره از ارتكاب چنين گناهي تمام ثروتش را به كساني كه در راه بشريت، بيشترين و ارزنده ترين پژوهش ها و خدمات را ارائه داده باشند،به صورت جوايزي كه به جوايز نوبل شهرت يافته است،واگذار كند.

بنياد نوبل در سال 1905 تاسيس شد و جوايز نوبل اول دسامبر هر سال در روز سالگرد تولد نوبل به برندگان آنها اعطا مي شوند.چنانچه برنده اي از دريافت جايزه خودداري كند،آن جايزه به نفع موسسه نوبل ضبط مي شود.

 

              

                                                         www.eelmi.blogfa.com 

 

 

پروين اعتصامي

 

پروين اعتصامي در سال 1285 و درست 7 ماه و 2 روز پس از صدور فرمان مشروطيت متولد شد او گرچه به كمرويي شهره بود اما از شعراي بنام زبان فارسي است كه با تواناترين شعراي مرد برابري كرده است و به گواهي اساتيد و سخن شناسان،گوي سبقت را از آنان ربوده است.

 

رمز توفيق اين زن اديب ايراني ، علاوه بر استعداد ذاتي اش ،معجزه تربيت و توجه پدر نامور اوست كه به رغم محروميت زن ايراني از امكانات تحصيل و فقدان مدارس دخترانه،خود به تربيت او همت گماشت و دختر را با استعداد و سرمايه معنوي خود به مقامي درخور رسانيد.

 پدر پروين (ميرزا يوسف اعتصامي) از اهالي آشتيان بود كه در جواني به تبريز رفت و ادب عرب و فقه و اصول و منطق و كلام و حكمت قديم و زبان هاي تركي و فرانسه را در تبريز آموخت در اين فضا بود كه رخشنده اعتصامي مشهور به پروين اعتصامي در 25 اسفند 1285 تولد يافت و ابتدا زير نظر پدر به رشد و نمو پرداخت.

در كودكي با پدر به تهران آمد و ادبيات فارسي و عربي را نزد وي فرا گرفت و در 8 سالگي به شعر گفتن پرداخت.پس از اتمام تحصيلات در سال 1303 در مدرسه دخترانه آمريكايي ها بود كه پروين در تمام سفرهايي كه پدرش مي رفت،شركت مي كرد و با سير سياحت به گسترش ديد و اطلاعات و كسب تجارب تازه مي پرداخت.

در سال 1314 چاپ اول ديوان پروين اعتصامي به همت پدر انتشار يافت. اين ديوان كه با مقدمه ملك الشعراي بهار منتشر شد شامل بيش از 150 قصيده و مثنوي بود و به پدر پروين تقديم شده بود.

پروين در 28 سالگي با پسر عموي ود ازدواج كرد.شوهر پروين از افسران شهرباني بود و هنگام وصلت با او رياست شهرباني كرمانشاه را بر عهده داشت. اخلاق نظامي او با روح لطيف پروين مغايرت نداشت و سر انجام اين ازدواج به جدايي كشيد و پروين پس از دو ماه و نيم اقامت در خانه شوهر،با گذشتن از مهريه اش طلاق گرفت و به خانه پدربازگشت،تا اين كه در 34 سالگي تاب مقاومت در برابر بيماري حصبه را نياورد و در 16 فروردين 1320 زندگي را بدرود گفت.پيكر او را به قم برده و در جوار قبر پدر در مقبره خانوادگي به خاك سپردند.