نقاشی بهار

باز امد عید ومن

قلمم سبز شده

ته آن ، جوانه سبزی  پیداست

تو چه می خواهی تا من برایت بکشم

طرح های  ذهنم همه از جنس شکوفه شده اند

روی دیوار  خانه زمستانی اش

نیلوفر پیچ خورده

اگر زندگی  شکوفه باران می خواهی

بگو تا تو را در بوم  نقاشی ام ، نقاشی کنم

*تصمیم کبری*

باز آمد.....

زیر باران

خیس خواهش

چتر می خواست

پسرک در کارتون سوراخ سوراخی جان می فروخت

جوجه رنگی های آب کشیده

بوی لجز پرهای جوجه ها پرشده بود در آن حوالی

خسته

نا امید

آب کشیده

تصمیم تغییر شغل داشت

جای جوجه رنگی،ماهی قرمز....

کی گفته دخترا پارک کردن بلدنیستن؟

می نویسم از دل،تو بیا شعری بخوان

چتـــرت را ببـند ..

سـری بـه کلـبه ی بـــارانـی ام بــــزن ..

کمــی زیــــر ِ بـــاران ِ دیـــدگـانــم خـیس شــو !

و اگـــر مجــالـی بــــرای ِ همـنـوایــی بــود

کـمی بـا من ،

هـــمـنـوا شــــو ..

عید نوروز (11)

عیدی یادتون نره،برای عیدی دادن اینجا بیا

 
نه تو می مانی و نه اندوه
و نه هیچیک از مردم این آبادی...
به حباب نگران لب یک رود قسم،
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،
غصه هم می گذرد،
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند...
لحظه ها عریانند.
به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز.

می خواهم به بچه های بالا عیدی بدم
 

خنده شعر

در دلم آرزوی آمدنت می میرد

رفته ای اینك آیا بر می گردی

چه تمنای محالی دارم

خنده ام می گیرد...
نویسنده:رضا منصوری

انگشتر دروغ

به فیزیک خلا میان آجرهای خشتی گونه خانه مادر جان می نگرم
هم رهایی میبینم من
هم عشق
هم صداقت هم رسایی
هم نفوذ خواب ایینه ها را در مهتابی
من اگر لمس کنم پارچه توری احساس نوازش ها را
با لب خود می گشایم گره خنده  اهریمن را
می روم در دل ایام غروب سوی ماه
فکر  ذرات به زیر آب رفته  ساحل را در شب
در مد شورش اذهان دروغ می نگرم
موج چشمان صداقت پیشه ات را با خود می برد از راستی شهر  غروب
به تماشا  تو من می ایــــــــــستم
پله های شب بی ستون مهتابی را طی می کنم
عاقبت می دانم
نام من
روی انگشتریا قوتی تو حک می شود
رد احساس نگاهت هر بار
چندشی محکم به تن نازک چون گلبرگ تو می اندازد
و من از دور به اشک ریختن خود باز هم
به دروغ می نگرم
من در این فاصله ها
تو در آن اوج به ظاهر خندیدن ها
عشق را بازیچه غرور خود کرده ای با رنگ شوق
من  خودم می دانم
که اگر پاک شوم از نقش حکاکی انگشتر تو
به خدا می پیوندم
و به رود
وبه هولناکی قارچ خوردن و خون ریزی یک میوه کال
تو خودت می دانی
هر چه می خواهی بخند
من که از راز دلت باخبرم
میدانم
تو
با همان بغض گلو
می نویسی باز هم
با همان خنده  افراطی مست
می گریی می دانم می گویی
خنده را معنای سرمستی ندان
آن که می خندد غمش بی انتهاست

حدیث های ازدواج

1. تاثیر ازدواج

قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:
اذا تزوج الرجل احرز نصف دینه.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
کسی که ازدواج کند، نصف دینش را حفظ کرده است.
مستدرک الوسائل، ج 14، ص 154.

2. ازدواج در هنگام تنگدستی

قال الامام الصادق علیه السلام:
من ترک التزویج مخافة الفقر فقد اساء الظن بالله-عز و جل-، ان الله- عز و جل - یقول: «ان یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله.» (2)
امام صادق علیه السلام فرمودند:
هر کس از ترس فقر ازدواج نکند نسبت‏به لطف خداوند بدگمان شده است. چرا که خداوند می‏فرماید: اگر آنان فقیر باشند خداوند از فضل و کرم خود بی نیازشان می‏کند.
من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 251

3. ازدواج رحمت است

قال النبی صلی الله علیه و آله و سلم:
یفتح ابواب السماء بالرحمة فی اربع مواضع: عند نزول المطر، و عند نظر الولد فی وجه الوالدین، و عند فتح باب الکعبة، و عند النکاح.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
درهای رحمت آسمانی در چهار وقت گشوده می‏شود:
1- موقع بارش باران.
2- زمانی که فرزند به چهره پدر و مادرش می‏نگرد.
3- هنگام گشوده شدن در کعبه.
4- هنگام برپایی مراسم عقد و عروسی.
بحار الانوار، ج 103، ص 221

4. آفات بی همسری

قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:
اکثر اهل النار العزاب.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
بیشترین اهل جهنم انسانهای بی همسر هستند.
من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 251

فصل دوم: وظیفه توانگران

5. تلاش در ازدواج بی همسران

عن الصادق علیه السلام قال:
من زوج اعزبا کان ممن ینظر الله- عز و جل-الیه یوم القیامة.
امام صادق علیه السلام فرمودند:
کسی که مجردی را تزویج کند و امکان ازدواج او را فراهم نماید از کسانی است که در قیامت‏خداوند به آنان نظر لطف می‏کند.
وسائل الشیعه، ج 20، ص 45

6. در سایه عرش

قال موسی بن جعفر علیه السلام:
ثلاثة یستظلون یظل عرش الله یوم القیامة، یوم لا ظل الا ظله: رجل زوج اخاه المسلم او اخدمه او کتم له سرا.
امام کاظم علیه السلام فرمودند:
سه دسته در روز قیامت، روزی که سایه و پناهی جزء سایه خداوند نیست، در سایه و پناه خدا هستند:
1-مردی که زمینه ازدواج برادر مسلمانش را آماده نماید.
2- مردی که (به برادر مسلمانش خدمت کند.)
3-کسی که سر برادر مسلمانش را بپوشاند.
وسائل الشیعه، ج 20، ص 46

7. منظور نظر حق

قال الامام الصادق علیه السلام:
اربعة ینظر الله الیهم یوم القیامة:
من اقال نادما او اغاث لهفان او اعتق نسمة او زوج عزبا.
امام صادق علیه السلام فرمودند:
چهار کس در قیامت مورد نظر پروردگارند:
1-آنکه چون طرف معامله پشیمان شود، معامله را برگرداند.
2- کسی که غم از دلی برگیرد.
3- کسی که برده‏ای را آزاد کند.
4- کسی که بی همسران را به ازدواج درآورد.
وسائل الشیعه، ج 20، ص 46

8. بهترین وساطت

قال امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
افضل الشفاعات ان تشفع بین اثنین فی نکاح یجمع الله بینهما.
حضرت علی علیه السلام فرمودند:
از بهترین شفاعتها، شفاعت‏بین دو نفر در امر ازدواج است تا اینکه خداوند آنان را مجذوب یکدیگر گرداند.
تهذیب، ج 7، ص 405، وسائل الشیعه، ج 20، ص 45

فصل سوم: دیدار قبل از ازدواج

9. ازدواج با دینداران

عن النبی صلی الله علیه و آله و سلم قال:
من تزوج امراة لمالها وکله الله الیه، و من تزوجها لجمالها رای فیها ما یکره، و من تزوجها لدینها جمع الله له ذلک.
از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است:
هر که با زنی به خاطر مالش ازدواج کند، خداوند او را به مال وی واگذار می‏کند، و هر که با او به خاطر جمال و زیبائی‏اش ازدواج نماید، در او چیزی را که خوشایند او نیست، خواهد دید، و هر که با وی به خاطر دینش ازدواج کند، خداوند تمامی این مزایا را برای او جمع می‏کند.
وسائل الشیعه، ج 14، ص 31

10. دیدار قبل از وصلت

عن الصادق علیه السلام قال:
لا باس بان ینظر الرجل الی المراة اذا اراد ان یتزوجها. ینظر الی خلفها و الی وجهها.
امام صادق علیه السلام فرمودند:
مانعی ندارد که مرد قامت و صورت زنی را که قصد ازدواج با او دارد، ببیند.
وسائل الشیعه، ج 20، ص 88

11. دیدار عروس و داماد قبل از ازدواج

عن محمد بن مسلم قال: سالت ابا جعفر علیه السلام‏عن الرجل یرید ان یتزوج المراة، اینظر الیها؟ قال: نعم انما یشتریها باغلی الثمن.
محمد بن مسلم می‏گوید: از امام باقر علیه السلام پرسیدم:
مردی که می‏خواهد با زنی ازدواج کند آیا حق دارد او را ببیند؟
امام علیه السلام فرمودند: آری، چون در برابر آن بهای سنگینی می‏پردازد.
وسائل الشیعه، ج 20، ص 88

12. سؤال از اوصاف

قال علی علیه السلام:
اذا اراد احدکم ان یتزوج فلیسال عن شعرها کما یسال عن وجهها فان الشعر احد الجمالین.
حضرت علی علیه السلام فرمودند:
هر وقت‏یکی از شما، بخواهد، ازدواج کند، از اوصاف موی سر زن نیز سؤال کند همچنانکه از چگونگی رخسار او می‏پرسد. چون که موی زن یکی از دو زیبایی (مو و صورت) اوست.
من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 254

فصل چهارم: عروس و داماد شایسته

13. خواستگار مذهبی و خوش اخلاق

قال الامام الرضا علیه السلام:
اذا خطب الیک رجل رضیت دینه و خلقه فزوجه و لا یمنعک فقره و...
امام رضا علیه السلام فرمودند:
هنگامی که مردی از شما خواستگاری کرد که از دین و اخلاق او راضی بودید به ازدواج با او رضایت دهید. و مبادا فقر او ترا از این رضایت‏باز دارد و...
میزان الحکمة، ج 4، ص 280

14. داماد هم شان

قال النبی صلی الله علیه و آله و سلم:
اذا جائکم الاکفاء فانکحوهن و لا تربصوا بهن الحدثان.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
وقتی که اشخاص هم شان به خواستگاری دختران شما آمدند، به آنها دختر دهید و در کار آنها منتظر حوادث نباشید.
نهج الفصاحه، ص 37، ح 193

15. عروس شایسته

قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:
ما استفاد امرء فائدة بعد الاسلام افضل من زوجة مسلمة تسره اذا نظر الیها، تطیعه اذا امرها و تحفظه اذا غاب عنها فی نفسها و ماله.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم‏فرمودند:
پس از اسلام، هیچ نعمتی برای مرد بهتر از زن مسلمانی نیست که هر گاه به او بنگرد، مسرورش کند و هر گاه به او فرمان دهد، اطاعتش نماید و در غیاب او حافظ ناموس و مالش باشد.
من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 255

فصل پنجم: انتخاب سرنوشت

16. دقت در انتخاب

قال الامام الصادق علیه السلام:
انما المراة قلادة فانظر ما تتقلد.
امام صادق علیه السلام فرمودند:
زن همانا گردنبندی است، نیک بنگر که چه گردنبندی را به گردنت آویزان می‏کنی.
وسائل الشیعه، ج 20، ص 33

17. وصلت نکردن با خانواده ناشایست

عن النبی صلی الله علیه و آله و سلم قال:
ایاکم و خضراء الدمن، قیل: یا رسول الله و ما خضراء الدمن؟ قال: المراة الحسناء فی منبت السوء.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
بپرهیزید از سبزه‏هایی که در مزبله می‏روید. عرض شد: یا رسول الله! سبزه‏هایی که در مزبله می‏روید چیست؟ حضرت صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:زن زیبایی که در خانواده پست و ناشایست‏بوجود آمده باشد.
من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 256، مکارم الاخلاق، ص 205

18. ازدواج با دوشیزگان

قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:
تزوجوا الابکار فانهن اعذب افواها و ارتق ارحاما و اسرع تعلما و اثبت للمودة.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
با دختران باکره ازدواج کنید زیرا که دهان آنان شیرین و رحمشان مناسبتر است و زود چیزی را یاد می‏گیرند و محبتشان پایدارتر است.
بحار الانوار، ج 103، ص 237

19. رضایت داماد

سئل عن الصادق علیه السلام:
انی ارید ان اتزوج امراة و ان ابوی اراد غیرها. قال: تزوج التی هویت ودع التی هوی ابواک.
کسی از امام صادق علیه السلام سؤال کرد:
من می‏خواهم با زنی ازدواج کنم ولی پدر و مادرم مایلند با دیگری ازدواج کنم. امام علیه السلام فرمودند: با زنی که خودت مایل هستی ازدواج کن، و زنی را که پدر و مادرت [بدون رضایت تو] انتخاب کرده‏اند، رها کن.
تهذیب، الاحکام، ج 7، ص 392

فصل ششم: آداب خواستگاری

20. سهولت‏خواستگاری

قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:
ان من یمن المراة تیسیر خطبتها.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
از نشانه‏های برکت زن آن است که خواستگاریش بی تکلف و آسان انجام گیرد.
کنز العمال، ج 16، ص 322، ح 44721

21. آداب خواستگاری

قال النبی صلی الله علیه و آله و سلم:
لا یخطب احدکم علی خطبة اخیه.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
هیچ یک از شما زنی را که دیگری خواستگاری می‏کند، خواستگاری نکند. [تا اینکه با او ازدواج کند و یا اینکه منصرف شود. اگر منصرف شد خواستگاریش بلامانع است.]صحیح مسلم، ج 2، ص 1034، ح 56

22. خواستگار شرابخوار

قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:
شارب الخمر لا یزوج اذا خطب.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
شرابخوار اگر تقاضای ازدواج کرد قبول نکنید.
وسائل الشیعه، ج 20، ص 79

فصل هفتم: آداب عروسی

23. مراسم عروسی در شب

قال الامام الرضا علیه السلام:
من سنته [رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم]التزویج‏باللیل، لان الله تعالی جعل اللیل سکنا و النساء انما هن سکن.
امام رضا علیه السلام فرمودند:
مراسم عروسی در شب، سنت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم است، چرا که خداوند شب را مایه آرامش قرار داده و زن هم آرامش خاطر است.
وسائل الشیعه، ج 20، ص 91

24. سور عروسی

قال النبی صلی الله علیه و آله و سلم:
لا ولیمة الا فی خمس: عرس او خرس او عذار او وکار او رکاز.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
سور و ولیمه در پنج مورد است:
1- عروسی 2- تولد اولاد 3- ختنه کردن نوزاد 4- خریدن خانه 5- بازگشت از سفر مکه.
من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 263

25. ولیمه در عروسی

قال الامام الصادق علیه السلام:
ان رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم حین تزوج میمونة بنت الحارث اولم علیها و اطعم الناس الحیس.
امام صادق علیه السلام فرمودند:
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم در هنگام تزویج «میمونه‏» دختر «حارث‏» ولیمه داد و با غذای معجون خرما از حاضرین پذیرایی فرمود.
فروع کافی، ج 5، ص 368.

26. طعام دادن در عروسی

قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:
ان من سنن المرسلین الاطعام عند التزویج.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
سور دادن و اطعام در ازدواج، از سنت پیامبران است.
فروع کافی، ج 5،ص 367

فصل هشتم: مهریه و جهیزیه

27. برترین زنان امت

قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:
افضل نساء امتی اصبحهن وجهان و اقلهن مهرا.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
بهترین زنان امت من زنانی هستند که خوشروتر و مهریه ایشان کمتر باشد.
من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 252

28. کمی مهریه برکت زن

قال الامام الصادق علیه السلام:
ان من برکة المراة قلة مهرها.
امام صادق علیه السلام فرمودند:
از برکات زن کمی مهریه اوست.
من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 254

29. سنگینی مهریه

قال امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
لا تغالوا بمهور النساء فتکون عداوة.
حضرت علی علیه السلام فرمودند:
مهریه زنها را سنگین نگیرید که موجب کدورت و دشمنی گردد.
وسائل الشیعه، ج 15، ص 11

30. جهیزیه بی منت

قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:
لو ان جمیع ما فی الارض من ذهب و فضة حملته المراة الی بیت زوجها ثم ضربت علی راس زوجها یوما من الایام، تقول: من انت؟ انما المال مالی، حبط عملها و لو کانت من اعبد الناس الا ان تتوب و ترجع و تعتذر الی زوجها.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
اگر تمام چیزهایی که در روی زمین از طلا و نقره وجود دارد و زن آنها را به خانه شوهرش بیاورد. آنگاه یک روز از روزها بر سر شوهرش منت‏بگذارد و بگوید تو کیستی؟ این اموال مال من است. در این صورت اجر و عمل زن از بین می‏رود اگر چه از عابدترین مردم باشد. مگر اینکه توبه کند و برگردد و از شوهرش عذرخواهی کند.
مکارم الاخلاق، باب 8، ص 202

31. مهریه چیست؟

عن ابی جعفر علیه السلام قال:
الصداق ما تراضیا علیه من قلیل او کثیر فهذا الصداق.
امام باقر علیه السلام فرمودند:
مهریه همان چیزی است که طرفین بر آن توافق می‏کنند، کم باشد یا زیاد.
فروع کافی، ج 5، ص 378

32. ندادن مهریه

عن ابی عبدالله علیه السلام قال:
من امهر مهرا ثم لا ینوی قضاءه کان بمنزلة السارق.
امام صادق علیه السلام فرمودند:
کسی که مهریه‏ای (برای زن قرار دهد) و قصدش این باشد که به او ندهد او همانند دزد است.
فروع کافی، ج 5، ص، 383.

فصل نهم: از خانه پدر تا خانه شوهر

33. خانه دوست داشتنی

قال الامام الصادق علیه السلام:
ان الله یحب البیت الذی هو العرس.
امام صادق علیه السلام فرمودند:
خداوند خانه‏ای را که در آن عروسی انجام گرفته، دوست می‏دارد.
وسائل الشیعه، ج 22، ص 7

34. بیداری در شب عروسی

قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:
لا سهر الا فی ثلاث: متهجد بالقرآن، او فی طلب العلم، او عروس تهدی الی زوجها.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
شب بیداری روا نیست، مگر در سه مورد:
1-تلاوت قرآن.
2-تحصیل علم.
3-بردن عروس به خانه داماد.
وسائل الشیعه، ج 20، ص 92

35. بدرقه عروس

امر النبی صلی الله علیه و آله و سلم بنات عبدالمطلب و نساء المهاجرین و الانصار: ان یمضین فی صحبة فاطمة علیها السلام و ان یفرحن و یرجزن و یکبرن و یحمدن و لا یقلن ما لا یرضی الله.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم امر فرمود، دختران عبدالمطلب و زنان مهاجر و انصار در شب عروسی حضرت فاطمه علیها السلام به همراه او بروند و شادی کنند، شعر و سرود بخوانند، تکبیر و حمد بگویند. و از گفتن حرفهایی که خدا بدان راضی نیست، بپرهیزند.
مستدرک الوسائل، ج 14، ص 198

36. زفاف و مهمانی

عن الصادق علیه السلام قال:
زفوا عرائسکم لیلا و اطعموا ضحی.
امام صادق علیه السلام فرمودند:
مراسم عروسی را در شب و مهمانی را در روز انجام دهید.
من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 262

37. دعای شب زفاف

قال الصادق علیه السلام:
اذا دخلت علیک اهلک فخذ بناصیتها و استقبل بها القبلة و قل: اللهم... فان قضیت لی منها ولدا فاجعله مبارکا سویا.
امام صادق علیه السلام فرمودند:
چون همسرت به خانه تو آمد، دست‏بر پیشانیش بگذار، و رو به قبله‏اش برگردان و [دعا کن و] بگو: خداوندا!... اگر از این همسرم، فرزندی برای من تقدیر نمایی، فرزند مبارک و سالم عنایت فرمای.
من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 263

38. هفته عروسی

سئل عن ابی عبدالله علیه السلام فی الرجل یتزوج البکر، قال:
یقیم عندها سبعة ایام.
از امام صادق علیه السلام سؤال شد در مورد مردی که با دختر باکره‏ای ازدواج می‏کند، امام علیه السلام فرمودند:
شوهر یک هفته در پیش او باشد.
وسائل الشیعه، ج 21، ص 339

فصل دهم: زن و شوهر خوشبخت

39. آب دادن زن به شوهر

قال الامام الکاظم علیه السلام:
ما من امراة تسقی زوجها شربة من ماء الا کان خیرا لها من عبادة سنة.
امام کاظم علیه السلام فرمودند:
هر زنی که به شوهرش قدری آب آشامیدنی بدهد، پاداش آن از عبادت یک ساله بالاتر است.
وسائل الشیعه، ج 20، ص 172

40. محبت‏به زن

قال الامام الصادق علیه السلام:
العبد کلما ازداد للنساء حبا ازداد فی الایمان فضلا.
امام صادق علیه السلام فرمودند:
هر چه محبت مرد بر زن بیشتر گردد، بر فضیلت ایمانش افزوده می‏شود.
من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 251

پی‏نوشت‏ها:

1.زیارت جامعه کبیره.
2.سوره نور، آیه 32.

جزیره برمودا متعلق به چه کسی است:حق یا باطل

اخیرا كتابى نوشته شده درباره مثلث برمودا كه مولف در آن سعى كرده كه اثبات كند جزیره خضرائى كه در روایت دارد كه در آن جا با امام زمان(عج)ملاقات شده،همان مثلث برمودا است.
به گزارش خبرنگار سرویس قاب نقره برنا، حضرت آیت الله العظمی بهجت(ره) در پاسخ به سوالی درباره وجود امام زمان(عج) در مثلث برمودا فرموده‌اند:«امام ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف ـ در هر كجا باشد، آن جا خضراء است.»

متن سوال و پاسخ مربوطه را می‌توانید در ادامه خبر بخوانید:

سوال: اخیرا كتابى نوشته شده درباره مثلث برمودا كه مولف در آن سعى كرده كه اثبات كند جزیره خضرائى كه در روایت دارد كه در آن جا با امام زمان ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف ـ ملاقات حاصل شده،(1) همان مثلث برمودا است.آیا این تطبیق درست است و آیا جزیره برمودا همان جزیره ى خضراء است؟

جواب معظم له: «امام ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف ـ در هر كجا باشد، آن جا خضراء است. قلب مومن جزیره خضراء است، هر جا باشد حضرت در آن جا پا مى‌گذارد.
قلب‌ها از ایمان و نور معرفت خشكیده است. قلب آباد به ایمان و یاد خدا پیدا كنید، تا براى شما امضا كنیم كه امام زمان ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف ـ آن جا هست.»

1. ر.ك: بحارالانوار، ج 52، ص 159.
منبع : خبرنگاري برنا

ظهور

تمام راه ظهورت را با گنه بستم
دروغ گفته ام آقا که منتظر هستم


کسی به فکر شما نیست ، راست می گویم
دعا برای تو بازیست ، راست می گویم

اگر چه شهر برای شما چراغان است
برای کشتن تو ، نیزه هم فراوان است


درون سینه ی ما عشق یخ زده آقا
تمام مزرعه هامان ملخ زده آقا


من از سیاهی شبهای تار می گویم
من از خزان شدن این بهار می گویم


من از سرودن شعر ظهور می ترسم
دوباره بیعت و بعدش عبور، می ترسم

زیبا اما به یاد ماندنی

اگه دیر رسیدی به کلاس چی کار کنی

در انتخابات شرکت کنیم یا نه؟چرا؟


اول اینکه هرکس مسئول کار های خود است.شما اگر  مرتکب جرمی بشید باید به محکمه ای بروید که خودتان  افراد  قانون گزار رو انتخاب کرده اید.پس باید  خودمان قانون بگزاریم تا  بعدا که  قانون خواست بین ما و مجرم قضاوت کند حق رعایت بشود و اگر رعایت نشود علت خود ما هستیم و باشیم.

پس اگر ما در انتخابات شرکت نکنیم این حق را نداریم که از قانون نیز  استفاده کنیم و باید بگوییم که من قانون گزار را تعیین نکردم  پس حق استفاده از  این قانون را نداریم.یعنی اگر کسی در خیابان  در گوش ما زد باید سرمان را پایین بیندازیم و برویم چون قانون فقط برای او قضاوت می کند و قانون برای ما بیگانه است.پس اگر قانون برای یک نفر بیگانه باشد فرد به آن کشور تعلق ندارد ودر این حالت  مثل حالتی پیش  می آید که شما مثلا به یک کشور خارجی سفر کنید و به قوانین آن بیگانه باشید و در این صورت قانون آن کشور به شما ربطی ندارد و باید از قانون آنها پیروی کنید و باید قانون آنها پیش بروید و حق دخل و تصرفی در قانون نداشته اید که معترض شوید.پس اگر شما ایرانی هستید اول به این دلیل باید در  انتخابات شرکت کنید که اگر فردا  کسی به حق شما تجاوز کرد نزد قانونی بروید که مطابق  حقی تعیین شده است که اولا با قران   مطابق باشد و دوم با منطق  یک فرد سالم در شرایط  اجتماعی و سیاسی  و ... تعیین شده باشد.و اگر البته در انتخابات شرکت نکنید  مثل  فرار  از زیر پرچم گناه کرده اید چرا که اگر شما در انتخابات  شرکت نکرده اید و قانون را به طور غیر مستقیم   به تصویب نرساندید و اگر یک خارجی به ایران بیاید و به حق شما تجاوز کند می تواند به شما بگوید :به توچه ربطی دارد قانون،تو که قانون را تعیین نکرده ای ،پس قانوی برای تو وجود ندارد و من می توانم حتی بدون دلیل در گوش تو بگذارم و تو نمی توانی چیزی بگویی و اگر بخواهی چیزی بگویی باید از قانون استفاده کنی که استفاده از قانون برای درست نیست و  اینکه من نوعی که از خارج آمده ام برای من تعیین شده که یک فرد خارجی باید  در کشوری مانند ایران چه قوانینی را باید  رعایت کند و من خارجی از تو ایرانی که انتخابات  نرفته ای سر ترم چون  قانون تو قانون خودت است و کسی تو را قبول ندارد و تو خود خواه هستی و به  نظر جمع احترام نمی گذاری و در وجود تو قانون یعنی قانون بربر ها.شهر بی قانون ها.

و ای کسی که در انتخابات شرکت نمی کنی بدان که تو در قانون حقی نداری و اگر بعد ها از قانون استفاده کنی به این مرز و بم مدیونی چون از قانون دیگران بدون اجازه انها استفاده کرده ای

این انتخابات در مقابل این همه تبلیغات کشور های دشمن به نظر من حکم جهاد اصغر است و شما مسئول

 

 

باز باران با ترانه بی ترانه

باز باران بی ترانه
باز باران با تمام بی کسی های شبانه
می خورد بر مرد تنها
می چکد بر فرش خانه
باز می آید صدای چک چک غم
باز ماتم
 

من به پشت شیشه تنهایی افتاده
نمی دانم ، نمی فهمم
کجای قطره های بی کسی زیباست

 

نمی فهمم چرا مردم نمی فهمند
که آن کودک که زیر ضربه شلاق باران سخت می لرزد
کجای ذلتش زیباست
نمی فهمم

 

کجای اشک یک بابا
که سقفی از گِل و آهن به زور چکمه باران



به روی همسرو پروانه های مرده اش آرام باریده
کجایش بوی عشق و عاشقی دارد
نمی دانم

 

نمی دانم چرا مردم نمی دانند
که باران عشق تنها نیست
صدای ممتدش در امتداد رنج این دلهاست
کجای مرگ ما زیباست
نمی فهمم

 


یاد آرم روز باران را
یاد آرم مادرم در کنج باران مرد
کودکی ده ساله بودم
می دویدم زیر باران ، از برای نان

 

مادرم افتاد
مادرم در کوچه های پست شهر آرام جان می داد
فقط من بودم و باران و گِل های خیابان بود
نمی دانم
کجــــای این لجـــــن زیباست

 


بشنو از من کودک من
پیش چشم مرد فردا
که باران هست زیبا از برای مردم زیبای بالا دست
و آن باران که عشق دارد فقط جاریست برای عاشقان مست

 

 

و باران من و تو درد و غم دارد
خدا هم خوب می داند
که این عدل زمینی ، عدل کم دارد

یـک روز از روزهـای خـدا

یـک روز از روزهـای خـدا


دیروز صبح که از خواب بیدار شدی،
نگاهت می‌کردم؛ و امیدوار بودم که با من حرف بزنی،


حتی برای چند کلمه، نظرم را بپرسی یا برای اتفاق خوبی که دیروز در زندگی ات افتاد، از من تشکر کنی.
اما متوجه شدم که خیلی مشغولی، مشغول انتخاب لباسی که می خواستی بپوشی.


وقتی داشتی این طرف و آن طرف می‌دویدی تا حاضر شوی فکر می کردم
چند دقیقه ای وقت داری که بایستی و به من بگویی: سلام؛
اما تو خیلی مشغول بودی.
یک بار مجبور شدی منتظر بشوی و برای مدت یک ربع کاری نداشتی جز آنکه روی یک صندلی بنشینی.


بعد دیدمت که از جا پریدی.
خیال کردم می خواهی با من صحبت کنی؛
اما به طرف تلفن دویدی و در عوض به دوستت تلفن کردی ...


تمام روز با صبوری منتظر بودم.
با آنهمه کارهای مختلف گمان می کنم که اصلاً وقت نداشتی با من حرف بزنی.


متوجه شدم قبل از نهار هی دور و برت را نگاه می کنی،
شاید چون خجالت می کشیدی که با من حرف بزنی، سرت را به سوی من خم نکردی.
تو به خانه رفتی و به نظر می رسید که هنوز خیلی کارها برای انجام دادن داری.


بعد از انجام دادن چند کار، تلویزیون را روشن کردی.
نمی دانم تلویزیون را دوست داری یا نه؟!
در آن چیزهای زیادی نشان می دهند و تو هر روز مدت زیادی از روزت را جلوی آن می گذرانی؛
در حالی که درباره هیچ چیز فکر نمی کنی و فقط از برنامه هایش لذت می بری ...


باز هم صبورانه انتظارت را کشیدم و تو در حالی که تلویزیون را نگاه می کردی، شام خوردی؛
و باز هم با من صحبت نکردی.


موقع خواب ...، فکر می کنم خیلی خسته بودی.
بعد از آن که به اعضای خانواده ات شب به خیر گفتی، به رختخواب رفتی و فوراً به خواب رفتی.
اشکالی ندارد ...


احتمالاً متوجه نشدی که من همیشه در کنارت و برای کمک به تو آماده ام.
من صبورم، بیش از آنچه که تو فکرش را می کنی.
حتی دلم می خواهد یادت بدهم که تو چطور با دیگران صبور باشی.
من آنقدر دوستت دارم که هر روز منتظرت هستم.
منتظر یک سر تکان دادن، دعا، فکر، یا گوشه ای از قلبت که متشکر باشد.


خیلی سخت است که در یک مکالمه یک طرفه داشته باشی.
خوب، من باز هم منتظرت هستم؛ سراسر پر از عشق تو ...
به امید آنکه شاید امروز کمی هم به من وقت بدهی.
اگر نه، عیبی ندارد، می فهمم و هنوز هم دوستت دارم.
روز خوبی داشته باشی ...


دوست همیشگی و دوستدارت : خدا

قرآن در جلوه طبیعت

در شهر توریستی اسکاگن این زیبایی رو میشه در سجیه دید، این شمالیترین شهر دانمارکیهاست ..... جایی که دریای بالتیک و دریای شمالی بهم میپیوندند. دو دریای مختلف با هم یکی نمیشوند و بنابرین این راستا بوجود میاد.

و این همان چیزی است که در قرآن آمده است

سورة مباركه الرحمن
مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ (19) بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لا یَبْغِیانِ (20) فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (21) یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ (22)
19. دو دریا را به گونه ای روان كرد كه با هم برخورد كنند.20. اما میان آن دو حد فاصلی است كه به هم تجاوز نمی کنند.21. پس كدامین نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى‏كنید؟
22. از آن دو، مروارید و مرجان خارج مى‏شود.

سوره مباركه فرقان آیه 53:
« و هو الذی مَرَجَ البحرینِ هذا عَذبٌ فُراتٌ و هذا مِلحً اُجاجً وَ جَعَلَ بَینَهما بَرزَخا و حِجراً مَهجوراً»
و اوست كسی كه دو دریا را موج زنان به سوی هم روان كرد این یكی شیرین و آن یكی شور و تلخ است ومیان آندو حریمی استوار قرار داد.

سوره مباركه فاطر آیه 12:
وَمَا یَسْتَوِی الْبَحْرَانِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ سَائِغٌ شَرَابُهُ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَمِن كُلٍّ تَأْكُلُونَ لَحْمًا طَرِیًّا وَتَسْتَخْرِجُونَ حِلْیَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْكَ فِیهِ مَوَاخِرَ لِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
این دو دریا یکسان نیستند: یکی آبش شیرین و گواراست و یکی شور و تلخ، از هر دو گوشت تازه می خورید، و از آنها چیزهایی برای آرایش تن خویش بیرون می کشید و می بینی که کشتی ها برای یافتن روزی و غنیمت، آب را می شکافند و پیش می روند، باشد که سپاسگزار باشید.

سوره مباركه نمل آیه 61:
اَمَّنْ جَعَلَ الْاَرْضَ قَرَارًا وَ جَعَلَ خِلالَهَا اَنْهَارًا وَ جَعَلَ لَهَا رَوَاسِیَ وَ جَعَلَ بَینَ الْبَحْرَیْنِ حَاجِزًا ءَاِلهٌ مَعَ اللهِ بَلْ اَکْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ﴿61﴾
[آیا شریكانى كه مى‏پندارند بهتر است‏] یا آن كس كه زمین را قرارگاهى ساخت و در آن رودها پدید آورد و براى آن، كوه‏ها را [مانند لنگر] قرار داد، و میان دو دریا برزخى گذاشت؟ آیا معبودى با خداست؟ [نه،] بلكه بیشترشان نمى‏دانند.

جرقه عشق

به دلم دست زدی جیز نبود
دست به دستم دادی
چیزی نبود
اما
وقتی قلبهایمان روی هم بود
برق آنها در سینه من جیز بود
و تو دنبال همین بودی
که در ان شوق من
اشک هایم را در آغوشت ببینی