عیدی یادتون نره،برای عیدی دادن اینجا بیا
نه تو می مانی و نه اندوه
و نه هیچیک از مردم این آبادی...
به حباب نگران لب یک رود قسم،
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،
غصه هم می گذرد،
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند...
لحظه ها عریانند.
به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز.
می خواهم به بچه های بالا عیدی بدم
و نه هیچیک از مردم این آبادی...
به حباب نگران لب یک رود قسم،
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،
غصه هم می گذرد،
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند...
لحظه ها عریانند.
به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز.


می خواهم به بچه های بالا عیدی بدم
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و دوم اسفند ۱۳۹۰ ساعت 12:49 توسط عرفان مرادي
|