قطره ای آب اگر مهریه زهرا بود

یا اگر قیمت آن را آسمان می پرداخت

می شد از فرات چشمان حسین

قطره ای مرهم زخم های پدر پیدا کرد

یادش آن روز بخیر

کوفیانی که به آوردن شیر

تشنه لب بر کوچه ها می بردند

سر برده هایی را که

قیمت خونشان

شاباش سنگ باران بود

آری؟!

من به این می اندیشم

که چه سرابی شده است

مهریه دخت نبی.....