میلاد حضرت مهدی
دلا برخیز و شادی کن که سوسن را بهاران شد
زعطر یاسمن امشب دو عالم مشکباران شد
به آن منکر بگو آری زمستان را خزان باشد
ولی از یمن اقدامش دو گیتی باغ رضوان شد
شدی محزون تو ای بلبل که پرپر شد گلستانت
گشا چشم حقیقت بین قضا را گل فراروان شد
زویرانه برون شد جغد و بر لب نغمه ها دارد
هزاران آفرین آمد دلش بر باد بستان شد
دمیدست نو گلی خندان به شهلا نرگسش حیران
گهی نرگس گهی زهرا به چشمت چون سلیمان شد
سراسر عرش و فرش هر دو مزیّن شد که اجدادش
ببیند پیر و میران را به خدمت چونکه سلطان شد
به ذکرش عارفان هر دم بگویند جملگی با هم
ابا صالح شدی هادی قلوب ما چراغان شد
شفا بخشد به هر دردی اگر خوانی تو مهدی را
زامدادش مشو غافل که شافی بر طبیبان شد
خدا را دل پریشان شد طلب دارم زدرگاهت
کنی تعجیل ظهورش را که سر بارش امیران شد
تو تسلیما زدل خواهی که بینی روی ماهش را
عیان باشد زانوارش دلت چون ماه تاب
التماس دعا